یکی بود یکی نبود زیراین گنبد کبوددریک مزرعه ی خیلی قشنگ وسرسبز یک خانم مرغه بود که اسمش توتوخانم بود توتوخانم قصه ی ما یک روز که داشت در مزرعه برای خود می گشت یک دانه ی گندم پیدا کرد اول خواست دانه را بخورد ولی بعد پشیمان شد وباخودش فکرکردکه بهتراست این دانه رابکارم توتوخانم زمین را شخم زد دانه رادر زمین کاشت وهرروزازآن مراقبت می کردومرتب آبیاریش می داد تااینکه کم کم خوشه گندم ازدل خاک بیرون امد وبعد ازمدتی تبدیل به یک خوشه ی طلایی شد توتوخانم این خوشه ی گندم را درو کرد حیوانات مزرعه با دیدن کارهای توتوخانم شروع به تمسخراو کردند و او را از انجام این کار نهی کردند ولی توتوخانم به آنها اهمیت نداده و کارخود را انجام داد و برای سال آینده دوباره این خوشه ی گندم را کاشت وبعد از مدتی گندم ها رادرو کرد این دفعه تعداد خوشه ها زیاد بود توتوخانم گندم ها را برداشت وبرد به اسیاب.
درآنجا آسیابان مهربان گندم ها را آرد کرد و به توتوخانم داد او از آسیابان تشکر کرد و به راه خودش ادامه داد تا اینکه رسید به نانوایی. نانوایی قصه ی ما آردها را تبدیل به کلوچه خیلی خوشمزه کردودادبه توتوخانم .توتوخانم از نانوا هم تشکر کرد ودوباره به راه خودش ادامه دادوبرگشت به مزرعه ی سرسبز وقشنگ خودش .همه ی حیوانات از یک طرف حسابی شگف زده شده بودند و باورشان نمی شد که توتوخانم در کارش موفق شده و از طرف دیگر فکر می کردند حالا توتوخانم کلوچه ها را خودش به تنهایی می خورد و چیزی به آنها نمی دهد ولی توتوخانم باتمام سخاوتی که داشت کلوچه ها را بین حیوانات دیگر تقسیم کرد همه ی حیوانات مزرعه از کلوچه ی توتوخانم خوردند و حسابی ازاو تشکر کردند.
- معایب:باعث می شود کودک یکدنده ولجبازباربیایدوفکرکندکه هرکاری رامی تواند با تلاش انجام دهد و گوش به نصایح بزرگترها نکند و درکارها با آنها مشورت نکند
- محاسن: تلاش گروبه جای منفعت خود به منفعت جمع فکر کردن
- نتیجه گیری: نتیجه می گیریم اگر شخصی هدف معقولانه ای راپیش رو گیرد و صبر همراه با تلاش داشته باشد به هدف خودخواهد رسید
- پیشنهاد: مشورت کردن رابه کودک آموزش دهیم طوری که کودک نه خودسرونه وابسته به افراد باربیاید
- نکته کلیدی: تلاش گری وسخاوتمندی